خدایا
از عمر من آن چه هست بر جای بستان و به عمر لیلی افزای
مست است می از شراب سرخ لب تو
شب روشن از آفتاب سرخ لب تو
شرحی ست شگفت،موبه موآن خط سبز
برحاشیۀ کتاب سرخ لب تو
بیست و چهار مبارک عزیزم
همیشه دوست داشتم و دارم
بفرما لقمه ای غم بی تعارف
ندارد قابل این کم بی تعارف
تعارف با کسی اصلا ندارم
تو را من دوست دارم بی تعارف
آنکه چشمان تو را این همه زیبا میکرد
کاش از روز ازل فکر دل ما میکرد
یا نمیداد به تو این همه زیبایی را
یا مرا در غم عشق تو شکیبا میکرد
در پیش شما دست و دلم می لرزند
با لطف شما عقل و جنون هم مرزند
اقرار ببین چیز خوشایندی نیست:
چشمان شما به صد جهان می ارزند!
شب همه بی تو کار من شکوه بماه کردن است
روز ستاره تا سحر تیره به آه کردن است
متن خبر که یک قلم بی تو سیاه شد جهان
حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردن است
دوباره یه بیست و چهار دیگه
دوباره یاد روزایی که چشمات بهم زندگی داد
یادش بخیر چقدر دوست داشتم
و الان دیگه اونجوری دوست ندارم
چون خیلییییی بیشتر عاشقتم
************************************
گه افتاب تو چشات خونه کنه
میتونه خورشیدو دیوونه کنه
میتونه خورشیدو دیوونه کنه
میتونه تو ایینه چشمای تو
گل شب بو موهاشو شونه کنه
گل شب بو موهاشو شونه کنه
میتونه میتونه
آب بشه تونگاه تو
دل سنگه هر چی غصه و غمه
لحظه ها ارزونی چشمای تو
از نگات هر چی بگم بازم کمه
منو بارون توو آفتاب شب و غم
توی راه زندگی همسفریم
نکنه اسیر نتهایی بشیم
آسمونیارو از یاد ببریم
اگه افتاب تو چشات خونه کنه
میتونه خورشیدو دیوونه کنه
میتونه خورشیدو دیوونه کنه
میتونه تو ایینه چشمای تو
گل شب بو موهاشو شونه کنه
گل شب بو موهاشو شونه کنه
میتونه میتونه
آب بشه تونگاه تو
دل سنگه هر چی غصه و غمه
لحظه ها ارزونی چشمای تو
از نگات هر چی بگم بازم کمه
منو بارون توو آفتاب شب و غم
توی راه زندگی همسفریم
نکنه اسیر نتهایی بشیم
آسمونیارو از یاد ببریم
با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو
باشد که خستگی بشود شرمسار تو
در دفتر همیشه ی من ثبت می شود
این لحظه ها عزیزترین یادگار تو