پنج شنبه 24 آذر 1384 ساعت 17:30 عاشق شدم تا همیشه
بایگانی

۲۹۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «من و مهدیه» ثبت شده است

دنبال یه جای بلند میگردن برم بالا داد بزنم

دوووووووووووووووسسسسستتتتتت ددددددددااااااارررررررممممممممم

قلب

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۱ ، ۱۶:۳۶
محمد ...

دلم برات حسابی تنگ شده ناراحت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۱ ، ۱۱:۵۲
محمد ...

ای کاش احساسم گلی می بود ، میریخت عطرش را به دامانت
یا مثل یک پروانه پر میزد ، رقصان به روی طاق ایوانت
.
ای کاش احساسم کبوتر بود ، بر بام قلبت آشیان میکرد
از دست تو یک دانه برمیچید ، عشقی به قلبت میهمان میکرد
.
ای کاش احساسم درختی بود ، تو در پناه سایه اش بودی
یا مثل شمعی در شبت میسوخت ، تو مست در میخانه اش بودی
.
ای کاش احساسم صدایی داشت ، از حال و روزش با تو دم میزد
مثل هزاران دانه برفی ، سرما به جان دشت غم میزد
.
ای کاش احساسم هویدا بود ، در بستر قلبم نمی آسود
یا در سیاهی دو چشمانم ، خاموش نمیگشت و نمی آلود
.
ای کاش احساسم قلم میگشت ، تا در نهایت جمله ای میشد
یعنی که “دوستت دارم”ی میگشت ، تا معنی احساس من میشد !

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۱ ، ۰۷:۳۷
محمد ...

هنوز هم تازه است هوای 24

هنوز هم دلم میتپد برای پنج و نیم

هنوز هم عاشقانه اند چشمهایت

آسمانی من

دوستت دارم

بیست و چهار مبارک

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۱ ، ۰۴:۲۸
محمد ...

هیچ بارانی قادر نخواهد بود تو را از کوچه اندیشه‌هایم بشوید.
و اینها برای یک عمر سرخوش بودن و شیدایی کردند کافی است.
به گمانم در ورای این کلمات می خواستم بگویم که :
دلتنگت شده ام به همین سادگی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۱۷
محمد ...

پیش از آنی که با غزل آیی، دفترم شوره زار ماتم بود
ماه برکوی دل نمی‌تابید، خانه  ام انتهای عالم بود

کنج آیینه‌ام نمی خندید برق سوسوی کوکب بختم
بی‌سحرگاه خنده خیست، باغ بی‌باغ، قحط شبنم بود

 

تا رسیدی خدا تبسم کرد، با عبور تو کوچه پیدا شد
قبل از آنی که بگذری از دل، عطر در انحصار مریم بود

محو شب مانده بودم و مبهوت از خیالی که با تو زیبا شد
قد کشیدی از عمق احساسم، لرز قلبم چو شانه بم بود

بین عقل و جنون غزل رویید، شانه در شانه، خستگی خوابید
دست عشقت چه قدرتی دارد، کارد آن سوی استخوانم بود

چشم‌هایت مرا صدا می‌کرد، روح من سر به زیر می‌انداخت
رد شدم آزمون جرات را، درصد عشق‌بازی‌ام کم بود

ماه؛ بین من و تو قسمت شد، عشق از روی سادگی خندید
جای انگشت‌های حوا ماند روی سیبی که دست آدم بود

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۰۳
محمد ...

من از عهد آدم تو را دوست دارم

از آغاز خلقت تو را دوست دارم

 

چه شب ها من و آسمان تا دم صبح

سرودیم نم نم : تو را دوست دارم

 

نه خطی ٬ نه خالی ! نه خواب و خیالی !

من ای حس مبهم تو را دوست دارم

 

بیا تا صدا از دل سنگ خیزد

بگوییم با هم : تو را دوست دارم

 

جهان یک دهان شد هم آواز با ما :

تو را دوست دارم ٬ تو را دوست دارم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۲۹
محمد ...

دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست

تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست

قانعم،بیشتر از این چه بخواهم از تو

گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست

آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن

من همین قدر که گرم است زمینم کافی ست

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه

برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست

فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز

که همین شوق مرا، خوب ترینم! کافی ست ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۷:۳۹
محمد ...

دوباره یه بیست و چهار دیگه

ودوباره عمیق تر شدن ریشه های محبت ما

دوستت دارم بانوی اردیبهشتی من

دوستت دارم به اندازه همه دنیا

بیست و چهارم 77  مبارک

قلب

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۶:۳۴
محمد ...

ای بهتر از همه کلمات! ای خواستنی تر از عشق!

دوست دارم خورشید را تقدیمت کنم و ستاره ها را بالای سرت بچینم و دستهایت را در دستهایم بفشارم و در نگاه  زیبایت گم شوم و بگویم دوستت دارم .

روزت مبارک

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۲:۰۷
محمد ...