خیلی وقته دیگه بارون نزده
همه وجودم فدای تو
خیلی وقته برات ننوشتم
خیلی وقته احساسمو اینجا برات نگفتم
بعد مدتها اومدم
بعد از یه مدت طولانی می خوام بنویسم
مهدیه جانم
الهی فدات بشم
یه دنیا حرف دارم برات
یه کوه تویه قلبمه یه کوه از حرف یه دریا کلمه
الان که دارم می نویسم استرس و اضطراب عجیبی دارم
دل میخواد یه روز تموم بدون اینکه نکران چیزی باشم باهات حرف بزنم
کاش الان اینجا بودی
دقیقا هیشکی الان نیست که باهاش حرف بزنم و باهام حرف بزنه
نه پدر و مادری،نه دوستی ، نه فامیلی ، نه آشنایی ...
واقعا احساس میکنم هیچ کدومشونو ندارم
احساس مزخرفیه
الانم که چند دقیقه باهات حرف زدم و دیگه نتونستی حرف بزنی
خیلی آروم شدم صداتو شنیدم
اما حالا که قطع کردی...
دیگه غر زدن بسته ستاره شبای من
عشق آسمونی من تا وقتی زندم تا وقتی نفسم میاد و میره عاشقت میمونم تا همیشه کنارت میمونمو همه
تلاشمو واسه خوشبختیت انجام می دم
همیشه عاشقت می مونم همیشه بهترینم