باز... محتاج غزل از لب شیرین تو ام
تلخ ، در هم شده ام ، در پی تسکین تو ام
به سرا بوسه ای از جنس غزل بر لب من
یاریم کن تو به یک بوسه که مسکین تو ام
مذهب عشق اگر مذهب خوبان باشد
" کعبه ی عشق ". من عاشق شده ی دین تو ام
در طواف تو به دنبال خدا میگردم
گوش جان داده به آغوشِ فرامین تو ام
لب به لبیک ، درآمیخته ام در بَرِ تو
چون مسلمان شده ی لعل شرابین تو ام
حالِ من سایه ی طوبای تو را میخواهد
آه ... محتاجِ شکر پاره ای از تین تو ام