پنج شنبه 24 آذر 1384 ساعت 17:30 عاشق شدم تا همیشه

جمعه, ۲۷ آذر ۱۳۸۸، ۰۴:۲۱ ب.ظ

لحظه ها

ناب

شاید تنها کلمه ای باشد که توان وصفش را داشته باشد

خوشحالم آن لحظه ای که آوای دل انگیزت را می شنوم ، خوشحالم آنگاه که نگاهت عاشقانه به نگاهم گره می خورد و اسمان برای بی انتهاست با تو.

زندگی را یک لحظه ، خدا شاهد است یک لحظخ بی تو نمی خواهم و این را از ته قلبم با صداقت می گویم

نازنینم تو را نه به خاطر مهربانیت نه به خاطر زیباییت نه به خاطر هزار ویک دلیل دیگر ، کهتنها به خاطر خودت دوست دارم.

آن لحظه با تو بودن را ، حتی دمی از آن لحظه را به دنیا نمی فرشم ، چه سخن گزافی ! اصلا فروشی نیست!

نمی دانم به کدامین زبان شادی وجودم را از داشتنت بیان کنم ، نمی دانم چگونه لحظه ای از بودنت را جبران کنم.همیشه کنارم بودی و همیشه کنارت خواهم بود و با هم آسمان زندگیمان را روشن خواهیم ساخت

چیزی نمانده بهترینم

چیزی نمانده که سقف امن آرزوهایمان را بسازیم

همین چند روزه ، شاید همین فردا ١

می دانم به زودی خواهد آمد و آنگاه می توانیم قلموهایمان را برداریم و دیوارهای اتاقمان را رنگ کنیم.

سفید مثل قلبت !

آبی مثل آسمان نگاهت

و قرمز مثل گل های رزی که همیشه برایت هدیه می آورم

دوستت دارم

رز قرمز برای تو



نوشته شده توسط محمد ...
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
پنج شنبه 24 آذر 1384 ساعت 17:30 عاشق شدم تا همیشه
بایگانی

لحظه ها

جمعه, ۲۷ آذر ۱۳۸۸، ۰۴:۲۱ ب.ظ

ناب

شاید تنها کلمه ای باشد که توان وصفش را داشته باشد

خوشحالم آن لحظه ای که آوای دل انگیزت را می شنوم ، خوشحالم آنگاه که نگاهت عاشقانه به نگاهم گره می خورد و اسمان برای بی انتهاست با تو.

زندگی را یک لحظه ، خدا شاهد است یک لحظخ بی تو نمی خواهم و این را از ته قلبم با صداقت می گویم

نازنینم تو را نه به خاطر مهربانیت نه به خاطر زیباییت نه به خاطر هزار ویک دلیل دیگر ، کهتنها به خاطر خودت دوست دارم.

آن لحظه با تو بودن را ، حتی دمی از آن لحظه را به دنیا نمی فرشم ، چه سخن گزافی ! اصلا فروشی نیست!

نمی دانم به کدامین زبان شادی وجودم را از داشتنت بیان کنم ، نمی دانم چگونه لحظه ای از بودنت را جبران کنم.همیشه کنارم بودی و همیشه کنارت خواهم بود و با هم آسمان زندگیمان را روشن خواهیم ساخت

چیزی نمانده بهترینم

چیزی نمانده که سقف امن آرزوهایمان را بسازیم

همین چند روزه ، شاید همین فردا ١

می دانم به زودی خواهد آمد و آنگاه می توانیم قلموهایمان را برداریم و دیوارهای اتاقمان را رنگ کنیم.

سفید مثل قلبت !

آبی مثل آسمان نگاهت

و قرمز مثل گل های رزی که همیشه برایت هدیه می آورم

دوستت دارم

رز قرمز برای تو

نظرات  (۸)

شاد باشی دوستمممنون که سر زدیلحظه ها همیشه ناب اند و گاهگاهی بینا
سلام آقا محمد والا خیلی باحالی داداش .تو این دوره زمونه این همه احساسات رومانتیک از یک پسر برام جالبه .فکر کنم سن وسالتون زیاد نباشه ولی انشااله که ایامت به کام باشه همیشه .
پاسخ:
این روزا همین جوریه تقصیر کسی نیست تقصیر زمونست تقصیر خود ما آدماست که همچین بلایی سر خودمون آوردیم اما من نه کم سنم نه دیوانه نه هیچ چیز دیگه ای من فقط عاشقم عاشق آن بانوی اردیبهشت تا همیشه
سلام دوست عزیزمطلبت رو خوندم واقعاَ عشقت رو خیلی ساده گفتیمخصوصاَ تیتر وبلاگت محشره !!امیدوارم به اونی که می خوای هر چه زودتر برسی
تو عاشق اردیبهشتی و من عاشق خردادو هر دو منتظر بهارو هر دو بی تاب دیدن اولین گلکی گفته با یه گل بهار نمیشه ؟برای من و تو حتی نشانی از گل بهار استخوب می فهم این انتظار چقدر سختهاما عشق با همه سختی هایش شیرین استموفق باشی دوست من
سلام ,زیبا بود.ممنون از اینکه قدم گذاشتی به کلبه ام.
سلامکه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل هاآقا مرسی که سر به وبلاگ من زدیموفق باشی
ممنون که به من سر زدید .
این متن از همه بیشتر دوست داشتممرسی عزیزممیدونی که؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی