مست است می از شراب سرخ لب تو
شب روشن از آفتاب سرخ لب تو
شرحی ست شگفت،موبه موآن خط سبز
برحاشیۀ کتاب سرخ لب تو
بیست و چهار مبارک عزیزم
همیشه دوست داشتم و دارم
مست است می از شراب سرخ لب تو
شب روشن از آفتاب سرخ لب تو
شرحی ست شگفت،موبه موآن خط سبز
برحاشیۀ کتاب سرخ لب تو
بیست و چهار مبارک عزیزم
همیشه دوست داشتم و دارم
بفرما لقمه ای غم بی تعارف
ندارد قابل این کم بی تعارف
تعارف با کسی اصلا ندارم
تو را من دوست دارم بی تعارف
آنکه چشمان تو را این همه زیبا میکرد
کاش از روز ازل فکر دل ما میکرد
یا نمیداد به تو این همه زیبایی را
یا مرا در غم عشق تو شکیبا میکرد
در پیش شما دست و دلم می لرزند
با لطف شما عقل و جنون هم مرزند
اقرار ببین چیز خوشایندی نیست:
چشمان شما به صد جهان می ارزند!