پنج شنبه 24 آذر 1384 ساعت 17:30 عاشق شدم تا همیشه

سه شنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۰، ۰۷:۰۴ ق.ظ

24

حس کودکی را دارم که بهترین بادبادک دنیا را هدیه گرفته

حس پرواز

حس رهایی

حس زیبای بودن تو

آمدی و آمدنت رنگین کمانی کرد آسمان ابری دلم را

خورشید چشمانت آنقدر تابید تا سیاهی تنهاییم دور شد

و حالا من شدم خوشبخت ترین مرد دنیا

٢۴ مبارک



نوشته شده توسط محمد ...
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
پنج شنبه 24 آذر 1384 ساعت 17:30 عاشق شدم تا همیشه
بایگانی

24

سه شنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۰، ۰۷:۰۴ ق.ظ

حس کودکی را دارم که بهترین بادبادک دنیا را هدیه گرفته

حس پرواز

حس رهایی

حس زیبای بودن تو

آمدی و آمدنت رنگین کمانی کرد آسمان ابری دلم را

خورشید چشمانت آنقدر تابید تا سیاهی تنهاییم دور شد

و حالا من شدم خوشبخت ترین مرد دنیا

٢۴ مبارک

نظرات  (۶)

دوست دارممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
مهر تو چون باد بهاری بوددر دل من مهر تو جاری بودنامه به من عشق سفر می دهداز سر کوی تو گذر میدهدنامه ی تو باده ی مرد افکنستهر سخنت آفت هوش منستجان و دلم مست جنون می شودتشنگی ام بر تو فزون میشودنامه ی تو گر چه خوش و دلکشستدر دل هر واژه گل آتشستحرف به حرف تو به هرنامه ییخواندم و دیدم که چه هنگامه یینامه ی تو قاصد دنیای عشقبر دلم آموخت الفبای عشقهر الفش قد مرا راست کردبا دل من هر چه دلش خواست کرداز ب ی تو بوسه گرفتم بسینامه نبوسیده به جز من کسیپ چو نوشتی دل من پر گرفتآتش عشق تو به دل در گرفتدال تو بر دل غم دوری نهادصاد تو دل را به صبوری نهادسین تو سرمایه سود منستسین همه ی بود و نبود منستسور و سرورم همه از سین تستسین اثر سینه ی سیمین تستشین تو در خاطره شوق آوردذال او ما را سر ذوق آوردلام تو یادیست ز لبهای تووان نمکین خنده ی زیبای تومیم بود شمه یی از موی توزانکه معطر بود از بوی تونون تو از ناز حکایت کندهای تو از هجر شکایت کندواو تو پیغام وصال آوردجان و دل خسته به حال آورداز سخنت بر تن من جان رسیدحیف که این نامه به پایان رسیدبوسه به امضای تو
حال من وحال توهمرنگ بود...بار دگر نامه ی تو باز شدمستی ام از نامه ات آغاز شدنام خدا زیور آن نامه بودمن چه بگویم که چه هنگامه بودبوسه زدم سطر به سطر تو راتا که ببویم همه عطر تو راسطر به سطرش همه دلدادگیستعطر جوانمردی و و آزادگیستعطر تو در نامه چها میکندغارت جان ودل ما میکنداز غم خود جان مرا کاستیبار دگر حال مرا خواستیبی تو چه گویم که مرا حال نیستمرغ دلم بی تو سبکبال نیستهر چه که خواندم دل تو تنگ بودحال من و حال تو همرنگ بودبی تو از این خانه دل شاد رفترفتی و بازآمدن از یاد رفتهر که سر انگشت به در میزندجان و دلم بهر تو پر میزندبی تو مرا روز طلایی نبودفاجعه بود این که جدایی نبودچون به نگه نقش تو تصویر شداشک من از شوق سرازیر شداشک کجا گریه ی باران کجا!!!باده کجا نامه ی یاران کجا!!!بر سر هر واژه که کاوش کندعطر تو از نامه تراوش کندعکس تو و نامه ی تو دیدنیستبوسه ز نقش لب تو چیدنیستهر چه نوشتی همه بوی تو داشتبر دل من مژده ز سوی تو داشتهر سخنت چون سخن یوسف استبوی خوش پیرهن یوسف استمن ز غمت خسته ی کنعانی امبی تو گرفتار پریشانی اممهر تو چون باد
بوسه به امضای تو بگذاشتمیاد زمانی که تو را داشتم
باید صبر کنم تا یه 24 ام دیگه که شاید بیای اینجا!چقدر حالم بده !!!!!!!!
پاسخ:
هیچ وقت حالت بد نباشه گلم
24 بعدی هم اومد و رفت!!!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی